این فيلم درباره حاكميت يك دولت استبدادي بر انگلستان در زمان آينده است كه هدف عمليات يك مبارز آزاديخواه قرار ميگيرد. فيلم با اشارهاي به قيام مخالفان سلطنت انگلستان در سال 1605 ميلادي و سركوب آن آغاز ميشود. چهار قرن بعد در سالگرد آن واقعه، يك مرد نقابدار با نام رمز V (وي) در لندن ظهور ميكند و تصميم خود براي سرنگوني حكومت ديكتاتوري اين كشور را اعلام ميكند.
نخست وزير و كابينهاش هراسان از اقدامات V، از طريق تلويزيون دولتي انگليس، اخبار دروغي را درباره اين فرد مرموز كه به قول ايشان يك تروريست است٬ منتشر ميكنند. رئيس پليس با دنبال كردن سرنخ هايي از يك زن به نام ايوي كه همكار V است، تلاش دارد او را دستگير كند. V اعلام ميكند كه مردم تا يك سال ديگر، نابودي مقرّ دولت و پارلمان انگليس را به چشم خواهند ديد.
در اين مدت، او شخصيت هاي مهم حزب حاكم را يكي پس از ديگري ترور ميكند. رئيس پليس درمييابد كه اين شخصيت ها سابقاً در اداره يك زندان ويژه سياسي، همكاري داشته و سلاح هاي بيولوژيك را روي زندانيان آزمايش ميكردهاند. پدر و مادر ايوي نيز كه از زمره مخالفان دولت انگليس بودهاند٬ از همين طريق به قتل رسيدهاند. اكنون خود V كه تنها بازمانده آن زندان و آزمايش هاي مخوف آن است، در حال انتقام از جنايات رژيم است.
با نزديك شدن روز موعود براي نابودي ساختمانهاي حكومت، نخست وزير و كابينه كه به شدت نگران هستند، از طريق رسانه ها يك جنگ رواني به راه مياندازند. امّا اقدامات V منجر به درگيري مأموران امنيتي با مردم عادي و در نهايت، قيام مردم ميشود. V پس از انتقام از بالاترين مقامات انگليس، با كمك ايوي مواد منفجره را به سوي ساختمان هايي كه نماد حكومت هستند٬ هدايت ميكند.
درباره سازندگان فیلم
این فيلم كه با همكاري بخش خصوصي آلمان و انگليس ساخته شده، توسط برادران واچوفسكي نوشته و تهيه شده است. اين دو برادر همان كسانياند كه فيلم هاي 3گانه ماتريس را ساختهاند و در اينجا نيز از همان موضوع يعني آينده تاريك غرب و اميد به ظهور يك ناجي براي انتقام از حاكمان فن سالار استفاده كردهاند. كارگردان فيلم حاضر، «جيمز مك تيگ» اهل استرالياست و اين نخستين فيلم اوست. وي قبلاً در فيلم هاي ماتريس دستيار كارگردان بود.
مبارزه مدرن با الهام از سنت ها
در فيلم «الف مثل انتقام» كه تركيبي از انواع فیلم های علمي٬ تخيلي٬ اسطورهاي و سياسي است، ما با يك قهرمان نقابدار روبرو هستيم كه هرگز هويتش شناخته نميشود. او از حرف V به عنوان نام خود استفاده ميكند كه از يك سو، همان عدد 5 يعني شماره سلولش در زندان سياسي را نشان ميدهد و از سوی دیگر٬ حرف اول كلمه Victory يعني پيروزي است. V نه تنها يك مبارز و جنگجوست بلكه يك نظريهپرداز، شاعر، هنرمند و حتي كارشناس فنآوري روز است كه از تاريخ و سنت ها الهام ميگيرد و زمانه خود را به خوبي ميشناسد و از فنون روز براي جنگ عقيدتي خود استفاده ميكند.
از نظر رژيم مستبد حاكم بر انگليس، اين به معناي تروريست بودن است و فيلم بارها اشاره به مسائل امروز غرب در برابر مخالفاني دارد كه همواره متهم ميشوند كه تروريست هستند. با اين كه زمان فيلم آينده است، اشارات و كنايات فيلم دقيقاً مربوط به زمان حال است. مثلاً نخست وزيري كه منفور مردم و حتي همكاران خود است، با دستورات و زيادهخواهياش عملاً تبديل به يك ديكتاتور شده است. او براي سرپوش گذاشتن برشكست هاي خود، از دروغ هاي رسانهاي و از ترساندن مردم، كمال استفاده را ميبرد. اين كنايهاي از وضعيت توني بلر نخست وزیر وقت انگلستان و حتی پیشگویی وضع جانشینان اوست.
V ميگويد مردم نبايد از اين دولت بترسند و اگر كاخ هاي حكومتي فرو بريزد، ابهّت اين رژيم نيز درهم ميشكند. و البته همان طور كه درباره انگلستان ميدانيم، ساختمان هاي دولتي و قصرها هميشه نماد حكومتي بودهاند و حتي از نام اين ساختمان ها براي اشاره به دولت استفاده ميشود.
رسانه ها عامل تحمیق مردم غرب
در اين فيلم، رسانهها ابزار حاكميت ديكتاتوري هستند و براي شكل دادن به افكار مردم در جهت سياست هاي آن به كار ميروند. اين نيز اشاره دقيقي به وضعيت اجتماعي و سياسي غرب است: دولتها با پيام هاي گمراه كننده خود، وحشت از تروريسم را بين مردم ايجاد ميكنند تا پس از آن، جنگطلبي و حمايت از دولت را بين آنها رواج دهند. مشابه آن را در قالب كشف توطئه هواپيماربايي در انگليس و حمله به اهداف شهري در آمريكا ديدهايم كه تنها براي گل آلود كردن افكار عمومي و برانگيختن حمايت از دولتهاي اين دو كشور، در رسانههاي آنها سر و صدا كرد.
اين فيلم و داستان آن تا حدودي يادآور رمان «1984» نوشته نويسنده و منتقد انگليسي جرج اورول است كه فيلم آن نيز حداقل دو بار ساخته شده است. در اين فيلم ها كه نمادين هستند، آينده سياه جهان غرب بر اثر حاكميت رسانهها و تحميق مردم را ميبينيم. و البته اين موضوع بر اساس شواهدي است كه از هماكنون قابل رؤيت هستند. اما تفاوتي بزرگ بين «۱۹۸۴» با فيلم حاضر هست: بدبيني تلخ در فيلم «1984» كه نشان ميداد هيچ اميدي براي آينده وجود ندارد، جاي خود را در اينجا به خوشبيني و اميد داده است.
ریشه خودآگاهی و آزادی در ادیان است
V برخلاف قهرمان رمان «۱۹۸۴»٬ يك مخالف و منتقد ترسو و بيدست و پا نيست. او برنامه و هدف مقدسي دارد كه در ابتدا بلندپروازانه به نظر ميرسد اما در نهايت، وقتي با جزئيات بيشتري در طي داستان آشنا ميشويم، آن را كاملاً معقول مييابيم. او پيام خود را به گوش مردم ميرساند، بين اعضاي حزب حاكم نفاق مياندازد، مردم را از خواب جهالت و بيخبري بيدار ميكند و سرانجام به دست خود آنها كشور را فتح ميكند.
اشارههاي مختلفي در فيلم به اسلام و قرآن نيز ميشود، از جمله علاقه يك روشنفكر انگليسي به كلمات قرآن كه باعث ميشود مأموران امنيتي، او را دستگير كرده و به قتل برسانند. فيلم از اين طريق نشان ميدهد كه مبارزان آزاديبخش از اديان الهي الهام ميگيرند تا عدالت را در جهان بگسترند و زبوني و حقارت سران حكومت هاي سكولار، زماني آشكار ميشود كه به اسارت اين مبارزان درآيند و ديگر دستشان از رسانهها و تبليغات دروغين كوتاه شود. به همين علت، اين فيلم در غرب از سوي برخي محافل محافظهکار به شدت مورد حمله قرار گرفته است.
نظرات شما عزیزان:
بابک 
ساعت20:25---30 خرداد 1391
تازه این نشون می ده من 200 سال از تو تو فیلم دیدن جلو هستم .فیلمی که من 200 سال پیش دیدم تو .0..0.00.0.
رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون.....
بابک 
ساعت11:33---27 خرداد 1391
حالا 200 سال نه ولی 199 سالی داشت.
بابک 
ساعت21:07---23 خرداد 1391
می گم این یارو قیافش شبیه رضا خالداره است.
بهش میخوره...این فیلمه که بهم دادی مال 200سال پیش بود....
بابک 
ساعت14:07---20 ارديبهشت 1391
جمله ی اخر منظورم مجتبی بود اشتباه نوشتاری شد
منظورت از شلوار لی من بودم؟!!!!!
بابک 
ساعت13:51---20 ارديبهشت 1391
یه ضرب المثل دیگه هم هست که میگه ماهی که تو آب نباشه غورباقه سالاره!
ماهی(بابک) غورباغه(هادی و جعفر) آب(دنیای سینما) . در ضمن هادی اگه زیاد زرت و پرت نکن مگه نه به بابات میگم تو دانشگاه شلوار لی می پوشیا.
قورباغه درسته نه غورباقه خوشکله......نمیخاد از کسی سوتی بگیری تو خودت کلا سوتیی
jafar 
ساعت15:48---12 ارديبهشت 1391
hadi in yaro babak chi mige?
jafar 
ساعت15:26---12 ارديبهشت 1391
mer30 az in ke in filmo moarefhadi in babak chi mige?
خودت قضیشو میدونی که. این بابک 8 سال پیش.....................
تشبشق 
ساعت15:24---12 ارديبهشت 1391
mer30 az in ke in filmo moarefi kardi
وظیفه بود....